زندگي كردن از نگاه من ،مثل زدن ِ يك قاب به ديوار است
به قاب كه نزديك باشي ،نمي توني متوجه كج بودن و راست بودن قاب بشي
اما
كافيه چندين گام از اون فاصله بگيري
تا بهتر ببيني كه با قاب ديوار چه كرده اي
زمان كه مي گذره و از اتفاق هاي زندگيت فاصله مي گيري
تازه مي فهمي كه با زمان و زندگيت چه كرده اي
.
به يكسال پيش نگاه مي كنم و قابي نگاه مي كنم كه به ديوار يكسال پيش كوبيده بودم
به قاب كه نزديك باشي ،نمي توني متوجه كج بودن و راست بودن قاب بشي
اما
كافيه چندين گام از اون فاصله بگيري
تا بهتر ببيني كه با قاب ديوار چه كرده اي
زمان كه مي گذره و از اتفاق هاي زندگيت فاصله مي گيري
تازه مي فهمي كه با زمان و زندگيت چه كرده اي
.
به يكسال پيش نگاه مي كنم و قابي نگاه مي كنم كه به ديوار يكسال پيش كوبيده بودم